تعطیلات نوروز 92
سلام به دوستان عزیز. انشاله روزگار بهاریتون سبز باشه.
عید نوروزامسال، سومین عید نوروزی بود که علی عزیز در جمع ما بود و برای همین حضور زیبا، خداوند رو مثل همیشه شاکریم...
عصر چهارشنبه سوری خانواده سه نفره ما به سمت قم حرکت کردیم تا لحظه سال تحویل کنار مادربزرگ و پدربزرگ مهربون علی باشیم.
انشاله سایه بزرگترهای عزیز بر سر هممون باشه و ما همیشه بتونیم از نعمت بودنشان نهایت استفاده رو ببریم. آمین...
در یک هفته ای که قم بودیم علی ناز ما با اسا(خطاب علی به پسرعمه امیرصدرای گل)، فافا (دخترعمه فاطمه مهربون)، متی (پسر عمو امیر مهدی دوست داشتنی) حسابی سرگرم بود. البته در این میان ماجرای ترقه چهارشسنبه سوری و شب عید برای علی جور دیگری بود. هر وقت که پسر عمه و دختر عمه ترقه ای رو منفجر میکردند علی با حالت استرس و گریه بخاطر ترس از صدای بلند ترقه شروع میکرد به سر تکان دادن و "وا..وا...وا... "گفتن !!! بعدش که ازش میپرسییم: امیر صدرا چکار کرد؟ تعریف میکنه که: اسا...فافا ... تبی (کبریت) و دستش رو به نشانه روشن کردن کبریت حرکت میده و بعد سرش رو تکان میده و میگه : وا..وا..وا..!
در ایامی که قم بودیم چند بار به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف شدیم.حرم بخاطر تعطیلات حسابی شلوغ بود اما مثل همیشه شکوه و ابهت خاصی داشت.. .بخصوص مراسم آغاز ایام فاطمیه...و در آن لحظات زیبا که در حرم گذشت نایب الزیاره همه دوستان بودیم.
هفته دوم تعطیلات به تهران برگشتیم و در کنارباباحجت، خاله مهسا،خاله میترا و پسرخاله آریای عزیز (بقول علی:آیا) بودیم. خاله میترای مهربون از همدان آمده بود پیش ما. هفته دوم علی حسابی با آیا (آریا) سرگرم بود و با هم کلی تفنگ بازی و توپ بازی کردند..
امسال جای دایی مهرداد عزیز،همسر مهربونش خاله نوشین و دختر گلش نیوشا(به قول علی: نوشی) که بخاطر سفر به کانادا پیش مانبودند حسابی خالی بود. انشاله چند ماه دیگه بر میگردند
در ادامه چند تا عکس از تعطیلات میذارم. امیدوارم تعطیلات به هر بهانه ای که باشه برای همتون سرشار از لحظات خوش باشه...
علی کوچولو در کنار سبزه زیبای عمه مهربونش-نوروز 92
علی ساعتی پس از تحویل سال 92!!
پسر خاله آریای مهربون در کنار سفره هفت سین-جای علی خالی!(قم بود)
علی کوچولو-پارک نیاوران- نوروز 92
علی کوچولو با کمی اخم(!)-پارک نیاوران- نوروز 92
علی در پایان تعطیلات نوروز 92 در پارک شیان